یک سری کلمات هستند که من خودم یک زمانی املای آنها را بلد نبودم، یا معنی آنها را نمیدانستم. املای صحیح کلمات و طرز صحیح نوشتن آنان همیشه برای من مهم بوده است. املای درست کلمات و نوشتن درست کلمات برای ما مهم اند.
گفتم اینجا بنویسم که برای خودم مروری شود و از طرفی دیگر همیشه بماند.
مصدع اوقات: مزاحم وقت کسی شدن (اینها غلط هستند: مسدع اوقات، مسطح اوقات)
غرض از مزاحمت: هدف از مزاحمت (املای نادرست: قرض از مزاحمت)
ضیق: تنگ، محدود (ضیق وقت)
ضیق وقت: محدود بودن وقت، کمبود وقت (اینها غلط هستند: ذیق وقت، ذیغ وقت)
ماسک: روبند، نقاب (کاربرد و املای نادرست: ماکس)
عُرضه داشتن: لیاقت داشتن، سزاوار بودن (املای نادرست: ارزه داشتن)
انضباط: سامان گرفتن، نظم داشتن (املای نادرست: انظباط)
عجالتاً: اکنون، فعلا، فورا
علاف: از کار و زندگی افتادن – بیکار (الاف غلط است)
عرض ادب (املای نادرست: ارز ادب)
انحطاط: فرو افتادن، پست شدن
مقهور: شکست خورده
قریحه : ذوق
مستاصل: درمانده
التفات: توجه کردن
اوان: زمان، هنگام
عنفُوان: اول هر چیز
زَفت: درشت – زُفت : تند و بی ارزش
آن مدیر به آن مقام منصوب (به شغل و مقامی گماشته شده) شد.
این جمله منسوب (نسبت داده شده) به سعدی است.
ستبر: بزرگ، فربه
مَرهون: مدیون، بدهکار
مُصّر بودن: اصرار کننده، سمج
مُبرهن: آشکار
مُحرز: مسلم، قطعی
فسق و فجور: بدکاری، عیاشی
سور و سات: تدارکات، مومات
متاع: کالا، مال
مُطاع: فرمانروا
مذاق: طعم، مزه
درباره این سایت